این روزها
طعم نبودن ها را
با هر وعده از غذایم قورت می دهم !
چیزی شبیهِ همان قرص های روان گردان !
چیزی شبیهِ فرو کردنِ خنجری در دهان !
(بی نشان!)
پ.ن :
- گفتم: می شود
-گفتی: نه!
-گفتم : می شود
-گفتی : نه
-گفتم : اصلن بــــــــــــاید بشود !ها؟
-گفتی : نه !
اگر نشد هم ;
* به دَرَک * را برایِ همین روزها گذاشته اند دیگر !
من هنوز هم ماتِ استدلال هایت هستم!
مثلِ چشم هایت ,
در زیرِ نورِ حرم !
تسلیت نوشت :!
بـــــــــــــــــُـــــــــــــــــــغــــــــــــــــــــض می شوم برایَت. . . برایَــــــش . . .!
پیوندم :
صدایم را به خدا می رسانی؟
بگو کوثر فریاد برآورده که :
خدایا
مثلِ همیشه دستانم را بگیر;
اما این بار
کمی محکم تر !
خیالم راحت باشد دیگر ,
راحته راحت ماه بانو ؟!
نظرات شما عزیزان:
می خواهم نام تو را زودتر بنویسم
من...!
به حداقل قانع ام
...